اگر غروب را به سیاهی شب فروختند غمگین مباش که عشــق را کنـــــــار تیرک راه بنـــد تازیانـــه می زنند عشق را در پستــوی خانه نهان بایــد کرد… روزگار غریبــــی است نازنیــــن… آنــــکه بـــر در می کوبد شباهنگـــام بــــه کشتـــن چراغ آمــــده است نــــور را در پستـــوی خانه نهـــــان باید کرد…
شاملــــو